غزلغزل، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

غزل کوچولو

بهترین سیزده بدر

1390/1/14 10:37
2,097 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز صبح ما هنوز خواب بودیم niniweblog.comکه تلفن زنگ زد.وقتی گوشیو برداشتم خاله غزل پشت خط بود .گفت وب غزلو دیده ناراحت شده niniweblog.comوبه خاطر غزل میاد که با هم بریم بیرون.

غزل وقتی متوجه شد که همه میان تابا هم بریم سیزده بدر خیلی خوشحال شدniniweblog.comوقتی که خاله ها عموها اومدن خونه ما کلی سرزنشم کردنniniweblog.comکه چرا تو وب غزل نوشتم که ضد حال زدن من بیچاره هم شدم اینجوریniniweblog.com.

خلاصه همه باهم رفتیم.کلی هم به همه خوش گذشتniniweblog.com.غزل هم با یه دخملی به اسم سرور اشنا شدو کلی با هم رفیق شدنniniweblog.com.باهم کلی بازی کردن.niniweblog.comبعدش همه با هم دژوال بازی کردیم.من بابا وحید عموهاوخاله ها وغزل و دوستشو باباش.

وسط بازی یهو توپ رفت زیر پای عمو مهدی .اونم افتاد روی توپ نمیدونین چه صحنه ای بود توپ بیچاره زیر عمو مهدی موندو ترکید.niniweblog.comمجبور شدیم با توپ سرور به بازی ادامه بدیم.

ولی اخر بازی غزل خانم اشکش در اومدniniweblog.comوقتی بابای دوستش  توپ وانداخت توپ خورد به صورت غزل.niniweblog.comحالا غزلم حساس زد زیر گریه حالامگه اشکاش وامیستاد.niniweblog.comبیچاره سرورو باباش کلی ناراحت  شرمنده شدن .niniweblog.com

وقتی هم که دوستش اومد با غزل خداحافظی کنه غزل همینطوری گریه میکردو بهش برخورده بود که توپ بهش خورده.niniweblog.com

بعدش هم میگفت حتما باید واسم پروانه پیدا کنینniniweblog.comحالا پروانه کجا بود که ماپیداکنیم .

خب دیگه بسه خسته شدم.niniweblog.comاین سیزده بدر با اینکه تقریبا بدون برنامه ریزی  بود ولی یکی از بهترین سیزده بدرها بود.

niniweblog.com 

خاله هنگامه و عمو حسین

خیلی دوستون دارمniniweblog.comو ازتون ممنونم که دیروز این همه باعث خوشحالی غزل شدین.

niniweblog.com

غزل ودوستش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

خاله ی غزل جوجو
14 فروردین 90 10:40
پایگاه اطلاع رسانی شیراز
14 فروردین 90 16:35
فست فود را با کیفیتی عالی در پیتزا گاماس شیراز امتحان کنید شیراز بلوار سیاحتگر07118210086
مامان فرشته
17 فروردین 90 12:30
این عکسایی که گرفتید خیلی قشنگه
خدا رو شکر که بهتون حسابی خوش گذشته
بوسسسسسس


مرسی عزیزم.
مامان هوراد
17 فروردین 90 14:08
سلام به غزل ناز و خوشکل و مامان باباش
سال نو مبارک سال شاد و پربرکتی داشته باشید
امیدوارم همیشه به شادی با هم باشید.


ممنون مامی هوراد عزیز.سال نو شما هم مبارک .
سيدمهدي
17 فروردین 90 19:24
سلام غزل جان عكسات مثل هميشه جالب بود ميبوسمت


مرسی.شمانسبت به غزل لطف دارید.
سرور
17 فروردین 90 20:58
سلام غزل جون
هر جند که لحظه آخر نیومدی با من عکس بگیری و خدا حافظی کنی ولی من از دیدن عکس ها خیلی خوشحال شدم .
امیدوارم بتونیم زود تر همدیگر را ببینیم ولی این دفعه باید قول بدی که در هر شرایطی با هم دوست بمونیم حتی اگر دوباره یک مشکل دیگه ای پیش بیاد.


سلام عزیزم.خوشحالم که بهم سر زدی.حتما این دفعه دیگه اتفاق بد نمی افته.
مامان شیما وحدیث
18 فروردین 90 1:46
وای خدا چه غزل خانم نازنینی وچه جای باصفایی .خوش به حالتون ماکه سیزده بدر وتو جاده بودیم .
ولی خوشحالم که بهتون خوش گذشت .
به ماهم سربزن تا باهم دوست بشیم .




مرسی عزیزم.حتما سر میزنم.
سونیل
18 فروردین 90 10:26
سلام مامان غزل وای غزل چقدر خوشتیپی !! قربونت برم خاله چشت میکنن ها ؟!!!!
غزل جونم این ادامه مطلبم کامل نشده دارم مینویسم یکم طول و درازه دلم گرفته .... تموم شد میام رمز میدم جیگرم ...


سلام عزیزم.دلم تنگیده بود برات.منتظر رمز میمونم.بوووووووس.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به غزل کوچولو می باشد